Translate

۱۴۰۴ آبان ۲۲, پنجشنبه

کدام آبان؟ همان آبان خونین…

 

کدام آبان؟



کدام آبان؟ همان آبان خونین

که خون‌ها کم بهاتر شد ز بنزین

*

همان آبان که آقا داد فرمان

به قلع و قمع طفلان، نوجوانان

*

همان آبان که آن سردار سرتیپ

به مردم تیر زد از داخل جیپ

*

همان آبان که خون از آسمان ریخت

به آسفالت خیابان‌ها درآمیخت

*

همان آبان که پویا بختیاری

تنش پر لاله شد از خون جاری

*

همان آبان که آنها با دلیری!

جوان و بچه را بردند اسیری

*

کدام آبان؟ همان آبان خونبار

که هم کشتند و هم بردند بسیار

*

همان آبان که ماهی آشنا بود

درخشان توی تقویم شما بود

*

همان آبان که هر مامور و مسئول

به کار دزدی خود بود مشغول

*

همان آبان که گم شد نزد یارو

سه تا صندُق دلار و پوند و یورو

*

همان آبان که شش تا کامیون ارز

روانه شد به جائی خارج از مرز

*

همان ماهی که آن قالتاق قاضی

بدادی حکم تسخیر اراضی

*

همان ماهی که خیلی سهل و آسان

به غارت رفت املاک لواسان

*

همان ماهی که آقای معاون

سند زد پنج چارم! از معادن

*

همان ماهی که نایب با نکوئی

به پایان برد امر پولشویی

*

کدام آبان؟ همان ماهی که سردار

دلار خویش را دادی به بازار

*

همان ماهی که حکم پارلمانی

به تصویب آمد از روی تبانی

*

همان آبان که اینترنت نشد باز

مبادا فاش عالم گردد این راز

***

کدام آبان؟ همان ماه جنایت

که آن مادر از آن دارد شکایت

*

همان آبان که صدها طفل معصوم

نشد زندانشان مکشوف و معلوم

*

همان آبان که کفشی بچگانه

بماند از گم شده طفلی نشانه

*

بپرس از البسه-شخصی به تن‌ها

چه آمد بر سر تن‌ها، بدن‌ها

*

بپرس آن شب هیولاها چه کردند

بگو با بچه‌های ما چه کردند

***

ببینم‌ای جناب چفیه بر دوش

به این زودی شدت آبان فراموش؟

*

به یادت نیست آن ایام خونریز

شب غمگین وحشتزای پائیز؟

*

همان شب که بسیجی و سپاهی

به تیر آماده در قعر سیاهی

*

شب جنگ گلوله با سر و دست

«بزن بر فرقشان تا فرصتی هست!»

*

«بزن بعداً بگو الله اکبر!»

«بزن که اینچنین فرموده رهبر!»

*

کدام آبان؟ همان آبان معروف

که کمتر اعتراضی بود موقوف

*

ندیدی طبق دستور اکیدت؟

چه‌ها کردند عمّال پلیدت؟

*

نمیدیدی افق لبریز خون است؟

سپیده سرخ رنگ و لاله گون است؟

*

ندیدی زخم‌های آسمان را؟

ندیدی گریه رنگین کمان را؟

*

ندیدی خون به روی ماه و خورشید

چگونه با تلألو میدرخشید؟

*

ندیدی آن پدرهای پریشان

که میلرزد فلک از خشم ایشان؟

*

تو آن چشمان گریان را ندیدی؟

تو آن دل‌های بریان را ندیدی؟

*

ندیدی مادری اندوهناک است؟

به روی دست او طفلی هلاک است؟

*

نمیدیدی پدر چون کوه غم بود؟

نمیدیدی که پشت کوه خم بود؟

*

ندیدی آنهمه چشمان غمناک

مثال چشمه خون میریخت بر خاک؟

*

ندیدی آن جوان‌ها را سیه پوش

همه بُغ کرده و غمگین و خاموش؟

*

ندیدی مام میهن زار میزد

برایش نیکتا گیتار میزد؟

***

تو یادت رفته و ما یادمان هست

الو! بعله معظّم، شب دراز است!



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر