شاعر که نبایست حیا داشته باشد
از ظالم و از کُفر عبا داشته باشد
حرف حق او رنگ حنا داشته باشد
با دولت اگر فاز جدا داشته باشد
کافیست جگر چند هوا داشته باشد
تا رندگی رفته به .. رو به فنا گا داشته باشد
اگر باد مخالف راهِ باران را عوض میکرد
خدای رود، تقدیرِ بیابان را عوض میکرد
بخوان شاعر بخوان و شعلهور کن خودنویست را
دوباره امتحان کن آخرین کبریت خیست را
تابستان ۱۴۰۴ در ایران، با بحرانهای عمیق اقتصادی و اجتماعی همراه است که هر روز زندگی مردم را سختتر میکند. قطعیهای مکرر برق، آب و گاز، به ویژه در شهرها و روستاهای مختلف، باعث شده مردم در گرمای طاقتفرسا و شرایط سخت زندگی کنند. این کمبودهای اساسی زندگی روزمره را به بحران تبدیل کرده و فقر گسترده، به ویژه در میان خانوادههای کارگر و جوانان، مشکلات را دوچندان کرده است.
در ایران امروز، نقض حقوق بشر به شکل سیستماتیک و بیرحمانه ادامه دارد.
در میانهی تابستانی که گرما هنوز از آتش خشم مردم سردتر است، باز هم سرکوب ادامه دارد.