اگر باد مخالف راهِ باران را عوض میکرد
خدای رود، تقدیرِ بیابان را عوض میکرد
اگر یک ذره از عصیان ما در ذاتِ آدم بود
برای سجده کردن رأی شیطان را عوض میکرد
هوای بوسهی حوّا هوایی کرد گندم را
گذشت از این هوس تقدیرِ انسان را عوض میکرد
بهشتی که نشان میداد دعوتنامهی زاهد
به جای کافران دینِ مسلمان را عوض میکرد
تنورِ خانهی ما نانخورِ یک مشت نانبُر بود
که در هر پُخت، جای آجر و نان را عوض میکرد
خطِ پیشانی ما ردّ آب از سر گذشتنهاست
زمان هر بار جای خطّ پایان را عوض میکرد
قفس پروازمان میداد تا آغوشِ آزادی
کدام آغوش؟!، زندان شکلِ زندان را عوض میکرد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر