از بس نیامدی و بدون تو عید شد
تقویم هم از آمدنت ناامید شد
از یاد برد باغچه بوی بهار را
تقویمِ روی طاقچه گیرم جدید شد
با هر گلی که گشت پدیدار روی خاک
یک سرو از میانهٔ ما ناپدید شد
گوسان که از حماسهٔ سهراب میسرود
چاووشخوانِ غربتِ گردآفرید شد
حتی نیامدی که ببینی چه چشمها
در انتظارِ آمدن تو سپید شد
آزادی! ای مسافرِ هرگز نیامده!
هرکس به پیشواز تو آمد شهید شد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر